معنی با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن, معنی با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده پ بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن, معنی fا ojbiا'iاc bاaتj، fا jts fcdbi , fcdbi(bcاecojbi)soj ;tتj، mg ojbdbj, معنی اصطلاح با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن, معادل با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن, با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن چی میشه؟, با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن یعنی چی؟, با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن synonym, با خندهاظهار داشتن، با نفس بریده , بریده(دراثرخنده)سخن گفتن، ول خندیدن definition,